دکتر مهدی محقق، رئیس سابق انجمن آثار و مفاخر فرهنگی
من و دکتر مهدوی با 4 واسطه به یک جد به نام ملا محمدرضا میرسیم. ایشان در سال ۱۳۲۵ خورشیدی از مشهد به تهران آمد و وارد دانشکده معقول و منقول شد و پیش از آن دروس حوزوی را تا «کفایه» در مشهد خوانده بود و با تلمذ نزد ادیب نیشابوری علاقه و وابستگی استواری با ادبیات عرب داشت.
او محل اقامت خود را در حجره من در مدرسه سپهسالار قدیم قرار داد و ما رفیق مسجد و گرمابه و گلستان گشتیم. برنامههای کتابخوانی متون فارسی و عربی برای خود ترتیب دادیم. گذشته از درس فقه مرحوم مدرس تبریزی و ادبیات عرب مرحوم بدیعالزمانی، من و ایشان هردو تاریخ و تقویم را نزد مرحوم ذبیح بهروز خواندیم.
استاد مهدوی دامغانی علاقه بسیاری به شعر عرب داشت و وقتی وارد مدرسه دارالفنون میشد با صدای بلند شعر عربی از معلقات را زمزمه میکرد
به یاد دارم که در سالهای جوانی در مدرسه سپهسالار با مرحوم مطهری، محیط طباطبایی و دکتر مهدوی جمع میشدیم و جلساتی داشتیم. در یکی از آن جلسات رهبر معظم انقلاب هم آمدند.استاد مهدوی دامغانی علاقه بسیاری به شعر عرب داشت و وقتی وارد مدرسه دارالفنون میشد با صدای بلند شعر عربی از معلقات را زمزمه میکرد. در آن زمان ما مرحوم بدیعالزمانی کردستانی را نیز کشف کردیم. او دبیر دبیرستان دارالفنون بود و از مسلطترین کسان به متون نظم و نثر عربی بود که من در عمرم دیده بودم.
من و دوست دیرینم آقای دکتر مهدوی دامغانی متون مهم عربی از جمله «مقامات» حریری و «حماسه» ابوتمام و دیوان بحتری و ابوتمام و بسیاری از قصاید متفرقه از قبیل «لامیة العرب» و «لامیة العجم» و «برده» بوصیری را نزد او خواندیم. مشکلاتی را در ادب عربی برای ما حل کرد که بزرگترین استادان ادب عرب کشورهای عربی از حل آن عاجز بودند.
دکتر محمود امیدسالار، پژوهشگر و نسخهپژوه، کتابدار دانشگاه کالیفرنیا
استاد دانشمند دکتر احمد مهدوی دامغانی از معدود دانشمندانی است که هم از سلاله علم است، هم تحصیلات سنتی و دانشگاهی را گذرانده، و نیز شاگردانی پرورده است که از نظر اخلاقی و علمی راه و روش استاد بزرگوارشان را ادامه می دهند.
استاد مهدوی دامغانی در طول عمر پرثمر خود، شاگردان عالمی پرورده است که هرکدام از ایشان امروزه از افتخارات میهن عزیز ما به شمار می رود. نام بسیاری از خوشه چینان خرمن فضل استاد مهدوی از جمله شهید دکتر محمدجواد باهنر، استاد محمود عابدی و شاعر شیرین سخن، دکتر علی موسوی گرمارودی، در مقدمه مفید و شیرینی که یکی از برجسته ترین ایشان، یعنی استاد دکتر سید علی محمد سجادی، دامت افاضاته، بر کتاب «حاصل اوقات» نوشته آمده است.
بسیاری از فضلای این بلاد که در معارف اسلامی تحصیل یا تدریس می کردند در کلاس های استاد در دانشگاه هاروارد حاضر می شدند
پس از سفر به آمریکا و تدریس در دوره دکتری دانشگاه های پنسیلوانیا و هاروارد، بسیاری از فضلای این بلاد که در معارف اسلامی تحصیل یا تدریس می کردند در کلاس های استاد در دانشگاه هاروارد حاضر می شدند و از محضر ایشان کسب علم می کردند. این دانشجویان حق شناس مجموعه ای از مقالات علمی در رشته های زبان و ادب فارسی، زبان و ادب عربی، کلام و فقه و فلسفه، و تاریخ و تاریخ نگاری به زبان انگلیسی فراهم آوردند که به صورت ارج نامه استاد در سال 2016 میلادی از سوی انتشارات De Gruyter منتشر و به ایشان تقدیم شد.
استاد احمد مهدوی دامغانی که حافظ قرآن است در دوری از وطن نیز مایه افتخار ایرانیان بوده است و هست.
دکتر منصور رستگار فسایی، استاد زبان و ادبیات فارسی
برای مهدوی به عنوان یک ایرانی مسلمان، مشهد زادگاه وی و ایران وطن اوست که عمیقا به آن عشق میورزد و مخصوصا در نوشتههای خویش به آن میبالد. او هرگاه به روایت تاریخ ایران میپردازد، نه به عنوان یک تاریخنگار، بلکه به عنوان یک ادیب، مایههای فرهنگی ایران و ایرانی را برمیکشد و در تحلیلهایی خردمندانه، منطقی و متعادل، آنچه را مایه سرفرازی ایران و ایرانی است و در بعد فرهنگی اعتباری ابدی و پایدار دارد، نشان میدهد.
خانهاش منزلگاه بزرگان دور و نزدیک و شاگردان و ارادتمندان همیشگی اوست و پذیراییهای گرمش در آن آپارتمان کوچک ولی پرصفای فیلادلفیا مثالزدنی است. هدیه دادن و ارسال کتاب و نشریات برای دوستانش به مناسبتهای مختلف، کار همیشگی و تعطیلناشدنی اوست و من بارها دیدهام که برای احوالپرسی از دوستان و آشنایان و بزرگانی چون دکتر یوسفی و دکتر زرینکوب و... ساعتها میکوشید تا از آمریکا به ایران تلفن کند و بارها شاهد تهیه و ارسال داروهای گرانبها توسط وی برای بیمارانی بودهام که در آنجا دسترسی به چنان داروهایی نداشتند.
دکتر شفیعی کدکنی در شعری که برای دکتر مهدوی سروده است، از او با چنین او صفاتی یاد میکند: مهربان و راد و فرشتهخو، یک پاره از بهشت که افتاده بر زمین، دوست مهربان بسیاردان، گنجور رهشناس و پاسبان گنج باستانی زبان پارسی دری و فروزانفر و بدیعالزمانی دیگر که در کار دین، سخت و در اخلاق، مردمی است.
دکتر محمدجعفر یاحقی، عضو فرهنگستان زبان و ادب پارسی
دکتر مهدوی دامغانی از معدود اندیشمندانی است که از پنجره حوزه به دانشگاه نگاه میکند، به این معنی که بنیاد خانوادگی و فکریاش حوزوی است و از آن طریق وارد مراحل آکادمیک شده است و تفکر حوزویاش بر دانشگاهی غلبه دارد. با اینکه سالهاست در آمریکا به سر میبرد، استاد هچون جزیرهای سرشار از دانشهای تمدن اسلامی و ایرانی است و این مشخصه در آثارش نیز متبلور است.
استاد مهدوی دامغانی از نسل بزرگانی چون بدیعالزمان فروزانفر و جلالالدین همایی است که توانست علوم حوزوی را در کنار اندیشههای تمدنی جدید حفظ کند و با نگاه یک دانشمند عربیدان حوزوی به سراغ مطالعات ادبی برود. با همین نگاه، سالها در دانشگاه تهران به تدریس پرداخت.
چند نکته در آثار و نوشتههای او وجود دارد که لازم است به آنها اشاره کنم. نخست نکتهیابی و گرهیابی از متونی است که با ادبیات عربی عجیناند. غور و تأمل او در ادب عرب و فقه و حدیث مثالزدنی است. در زمان ما افرادی مثل او بسیار کمیاباند.
نکته دوم تواضع علمی و شخصیت عارفانه و عالمانه اوست. این ویژگی در نوشتههایش نیز متبلور شده است. این ویژگی از او یک عالم عامل ساخته است. وقتی آثار او را میخوانید، میبینید که در برابر همهکس حتی معاصران خود تواضعی مثالزدنی دارد. لحن حوزوی و طلبگی و لطافت قلمش نوشتههایش را خواندنی کرده است. بارها شده است به دنبال نکتهای در میان نوشتههای دکتر مهدوی بودهام و بدون آنکه قصد خواندن همه نوشته را داشته باشم بیاختیار همه مقاله استاد را خواندهام.
ویژگی دیگر دکتر مهدوی روح رقیق اوست. هربار از کسی نام میبرد، چنان متواضعانه این کار را میکند که انگار ارتباط بسیار نزدیکی با آن فرد دارد. بارها دیدهام که در نوشتههایی که برای بزرگان درگذشته نوشته، بسیار با رقت قلب قلم را حرکت داده است و در گفتوگوهای تصویری، هر بار از بزرگی یاد میکند، اشک بر دیدگانش جاری میشود. به دلیل اینکه سالها از وطن دور بوده است، هر بار نام ایران و خراسان را بر زبان جاری میکند، بیاختیار دانههای اشک بر دیدگانش جاری میشود.
این لطافتی که در نوشتههایش وجود دارد خواننده را به خود جذب میکند و تأثیر ویژهای بر او میگذارد. باید این نکتهها را از بزرگانی چون دکتر مهدوی دامغانی فرابگیریم. امروز دیده میشود افرادی که سوادی اندک دارند متکبرانه سخن میگویند و احترامی به بزرگان علمی خود نمیگذارند. من ندیدم که دکتر از دانشمندی یاد کند و القابی شایسته برای آنها نیاورد.